۴ سال پیش زمانی که بحث حضور رنو داستر در بازار داخلی خودرو کشور وجود داشت، مرکز تحقیقات بازار رنو قیمت احتمالی آن را بین ۳۵ تا ۴۵ میلیون تومان پیشبینی کرده بود. این محدوده قیمتی باعث میشد داستر در رقابت با سوزوکی ویتارا و امویام X۳۳ قرار بگیرد تا بهروزترین خودرو شاسیبلند اروپایی در بازار زیر ۵۰ میلیونیها باشد. اما نوسانات بازار ارز در طول این سالها باعث شد این اتومبیل با قیمت ۸۹میلیون و ۹۰۰ هزار تومان پیشفروش شود و در نهایت با برچسب قیمتی ۱۰۰ میلیون تومان به دست مصرفکننده داخلی برسد. گرچه داستر هنوز هم ارزانترین شاسیبلند اروپایی در محدوده قیمتی ۱۰۰ میلیون تومان است، اما رقبای این اتومبیل، بهخصوص چینیها در طول ۲ سال اخیر سعی کردند سهم بیشتری در بازار SUVهای کامپکت داشته باشند. هرچند قیمت تمام شده یکی از مهمترین فاکتورهای تملک یک اتومبیل در بازار داخلی خودرو کشورمان است اما در بازار شاسی بلندها، مالکان این دسته از اتومبیلها به دو بخش تقسیم میشوند. بعضی از مشتریان داخلی ظاهر مدرن و امکانات بهروز را مبنای خرید یک شاسی بلند میدانند و برخی دیگر به فاکتورهایی چون کیفیت و دوام قطعات اهمیت میدهند. داستر در حال پشتسر گذاشتن دومین سال حضورش در بازار داخلی خودرو کشور است. باتوجه به حضور رقبای قدرتمند باید دید آیا این اتومبیل استراتژیک رنو میتواند همچنان در بازار ۱۰۰میلیونیها گرد و خاک بپا کند یا خیر.
در بازار کنونی ایران خودروهایی چون گریتوال هاوال H6، جیلی امگرند X7، برلیانس V5 و تازهوارد رنو یعنی کپچر از مهمترین رقبای داستر در بازار خودروهای ۱۰۰ میلیونی به شمار میروند. ضمن اینکه نباید از جک S5 هم گذشت که علاوهبر قیمت پایینتر (حدود ۲۰ میلیون تومان)، با دستی پر برای رقابت در میدان حاضر شده است. اگر بخواهیم از گریتوال هاوال H6 شروع کنیم، باید گفت که در بازار داخلی کشور چین، مدتهاست که با اختلاف فاحشی از نظر فروش در مقایسه با رقبای اروپایی و آمریکایی در رده نخست قرار دارد. جیلی هم با امگرند X7 در کشورمان توانست با طراحی ظاهری مناسب و خوشنامی برند آن در بازار به لطف عرضه موفق مدل امگرند EC7 به فروش مناسبی پیدا کند. اتومبیل بعدی برلیانس V5 است که در حال حاضر به طور انگشتشمار در سطح شهر دیده میشود. در این میان رنو کپچر اتومبیلی است که میتواند عرصه را برای داستر تنگ کند؛ خودرویی که بر اساس نیسان جوک شکل گرفته و از مؤسسه Euro NCAP ۵ ستاره ایمنی را دریافت کرده است. اگر بخواهیم به طور مختصر از موفقیتهای کپچر بگوییم، باید گفت رنو تنها ۷ دقیقه پس از عرضه آن در بازار کرهجنوبی موفق شد، هزار دستگاه از آن را بفروشد! در آخر هم باید به جک S5 اشاره کرد اما با پیشرانه ۲ لیتری توربو که ۱۷۴ اسببخار را در اختیار راننده قرار میدهد، در این زمینه یک سر و گردن بالاتر از تمامی اتومبیلهای همرده خود بهشمار میرود.
طراحی و کیفیت داستر در همان زمان نخستین عرضه به بازار هم ظاهر بهروزی در اختیار خریدارانش قرار نمیداد اما کفه ترازو زمانی به سمت این اتومبیل سنگینی میکرد که بحث پلتفرم استراتژیک BO رنو نیسان به میان میآمد. روی این پلتفرم اتومبیلهایی چون لوگان، ساندرو، کلیو، نیسان کیوب، توئینگو و... شکل گرفتهاند که یکی از رموز موفقیت شراکت رنو و نیسان به شمار میرود. در داستر شاید خبری از خطوط دلفریب و امروزی نباشد اما کیفیت، دوام قطعات و مهمتر از همه برند خوشنام رنو باعث شده تا خریداران آن علاوهبر مالکیت یک خودرو بهروز، نگران بازار دست دوم آن هم نباشند. در طراحی ظاهری داستر نباید فراموش کرد که در برابر شما طرحی timeless (فارغ از زمان) قرار دارد که نسبت به رقبایش دیرتر حس کهنگی و یکنواختی در ذهن بهوجود میآورد. در گریتوال هاوال H6 وضعیت کمی بهتر از داستر است. گرچه طرحی بهروز را نمیتوان در پیکره کلی این اتومبیل یافت، اما خطوط استخوانی به همراه ارتفاع بلند سقف نشاندهنده این است که شما با یک شاسیبلند حسابشده چینی طرف هستید! طراحی داخلی هم باوجود اینکه کیفیت قطعات در رده دوم قرار میگیرد اما در برابر داستر حرف بیشتری برای گفتن دارد. X7در بحث طراحی خارجی همانند داستر محافظهکارانه نیست اما طرحی اغواکننده را هم به نمایش نمیگذارد. در طراحی داخلی X7 هم همان رویه طراحی خارجی تکرار شده و امکانات رفاهی و کیفیت مناسب قطعات آن شاید بتواند توجیه مناسبی بر قیمت ۱۱۰ میلیون تومانیاش در بازار باشد. در مورد برلیانس V5 اما باید به چند نکته اشاره داشت؛ نخست اینکه فعلاً مدلهای وارداتی آن در کشور موجود هستند و سپس باید طراحی خارجی آن را از نظر گذراند که امروزیتر و بهتر از سایر چینیهای موجود در بازار است. شاید جلوپنجره بزرگ و بیهویت برلیانس حسی از شک و تردید را در ذهن خریدار به وجود آورد، اما باید توجه داشت که این اتومبیل کپی یک اتومبیل کرهای یا ژاپنی نیست.بلکه طراحان نسل اول مدل X1 بامو را الگو قرار دادهاند که از همین رو طرحی بهروزتر را به نمایش میگذارد. در طراحی داخلی اگر صندلیهای پارچهای آن را در نظر نگیریم، نباید از داشبورد پیچیده آن به راحتی گذشت که ردپای مرسدس، ولوو و بامو را میتوان بهراحتی در آن یافت. در رنو کپچر شمایل امروزی رنو را در طراحی به آسانی میتوان یافت و از این لحاظ برترین طراحی خارجی را در گروه شاسیبلندهای ۱۰۰ میلیونی داراست. این طراحی جذاب در تکامل با ترکیب رنگ گوناگون برای بدنه و رنگ متضاد با سقف، نمایی جوانپسند را در ذهن تداعی میکند و به جرأت میتوان گفت نمیشود ایرادی از آن گرفت. در طراحی داخلی هم ترکیب رنگهای گوناگون در تکامل با داشبورد باکیفیت و نشاندهندههای دیجیتال در کیلومترشمار، کپچر را در گروهی دیگر در مقایسه با سایر رقبایش قرار میدهد. کپچر در سال جاری موفق شد لقب شاسیبلند سال را در کشور فرانسه از آن خود کند و در برابر رقبای اروپاییاش در رده سوم قرار گرفت. اگر این اتومبیل درگیر حواشی بازار خودرو در کشور نشود، میتواند به لطف برند رنو، به فروش قابل توجهی دست پیدا کند. در آخر هم باید نگاهی داشت به اتومبیلی که این روزها به تیزپا مشهور شده است؛ جک S5 گرچه مانند سایر هموطنان خود به الگوبرداری از محصولات کرهای و ژاپنی مشغول شده، اما نباید فراموش کرد که این خودروساز با کمپانی مشهور پینینفارینا در زمینه طراحی محصولاتش همکاری دارد و یکی از مهمترین مراکز تحقیق و توسعه آن در شهر تورین ایتالیا واقع است. هرقدر در طراحی خارجی و داخلی نمیتوان از هیوندای ix35 ایراد گرفت، در S5 هم به غیر از چراغهای عقب طرحی هماهنگ دربرابر شما قرار دارد.
بررسی فنی قدرتمندترین عضو بازار خودروهای ۱۰۰ میلیون تومانی جک S5 است و ضعیفترین اتومبیل این بازار را هم میتوان برلیانس V5 نامید. جک S5 از پیشرانه ۲ لیتری خود که مجهز به سیستم توربوشارژ است، ۱۷۴ اسببخار نیرو میگیرد که آن را با استفاده از گیربکس ۶ سرعته دستی، تنها به محور جلو انتقال میدهد. این خودرو در مدت ۱۰ ثانیه سرعت خود را از سکون کامل به ۱۰۰ کیلومتر در ساعت میرساند و در سیکل ترکیبی ۷٫۷ لیتر سوخت (در شرایط استاندارد) مصرف میکند. بعد از S5، جیلی با امگرند X7 در رده دوم قرار میگیرد. موتور ۲٫۴لیتری این اتومبیل توانایی تولید ۱۶۲ اسببخار را دارد که این قدرت توسط گیربکس ۶ سرعته اتوماتیک به محور جلو منتقل میشود. شتاب X7 در مقایسه با S5 به میزان ۲ ثانیه بیشتر است و این اتومبیل در ۱۲ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر در ساعت میرسد. ضمن اینکه به طور متوسط در هر ۱۰۰ کیلومتر، ۸ لیتر سوخت مصرف میکند. در زمینه فنی، امگرند X7 و هاوال H6 هر دو در رده دوم قرار میگیرند. این اتومبیل با موتور ۲٫۴ لیتری ۱۶۲ اسببخاری همانند جیلی X7 در مدت ۱۲ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر در ساعت میرسد و در هر ۱۰۰ کیلومتر ۱۰٫۵ لیتر سوخت مصرف میکند. در رده سوم رنو با مدل داستر دیده میشود. داستر گرچه در کشورهای گوناگون با پیشرانههای مختلفی به فروش میرسد، اما در کشورمان قویترین موتور آن برای حضور در بازار در نظر گرفته شده است. موتور ۲ لیتری داستر قادر است ۱۳۵ اسببخار را به هر دو محور جلو و عقب منتقل کند. در حالی که شتاب صفر تا ۱۰۰ کیلومتر آن چیزی از جک S5 کم ندارد و میتواند در ۱۰٫۷ ثانیه عقربه سرعتسنج را از رقم ۱۰۰ عبور دهد. داستر در سیکل ترکیبی شهر و جاده هم تنها ۷٫۵ لیتر به ازای هر ۱۰۰ کیلومتر سوخت مصرف میکند. بعد از داستر، رنو با مدل کپچر در شرایطی در رده چهارم قرار میگیرد که شاید یکی از پربازدهترین پیشرانهها را در بازار خودروهای ۱۰۰ میلیونی در اختیار مشتریان داخلی قرار میدهد. موتور توربوشارژ کپچر در حالی ۱۲۰ اسببخار را به محور جلو انتقال میدهد که تنها ۱٫۲ لیتر حجم دارد. باوجود پیشرانه کم حجم، کپچر میتواند در مدت ۹ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر در ساعت برسد و در هر ۱۰۰ کیلومتر تنها ۵٫۴ لیتر سوخت مصرف کند. رده آخر از آن برلیانس V5 با موتور ۱٫۶ لیتری ۱۱۸ اسببخاری آن است. V5 این قدرت را به محور جلو منتقل میکند و با شتاب ۱۴ ثانیهای نه تنها ضعیفترین عضو این بازار است، بلکه کندترین انتخاب هم به شمار میرود. V5 در سیکل ترکیبی ۷٫۲ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر سوخت مصرف میکند.
تحلیل بازار اگر عملکرد و توان پیشرانه برای شما اولین ملاک برای خرید خودرو در بازار شاسیبلندهای ۱۰۰میلیونی است، بدون شک باید به سراغ جک S5 بروید. این تیزپا با دارا بودن امکاناتی چون حرکت در شیب، کنترل سرعت در سراشیبی، سیستم کنترل پایداری، کنترل کشش، ترمز ضد قفل به همراه سامانه توزیع الکترونیکی نیروی ترمز، فرمان چندمنظوره، سیستم صوتی و تصویری، تهویه مطبوع دیجیتالی و... نه تنها از شاسیبلندهای کرهای چیزی کم ندارد، بلکه حتی در برخی موارد شاید انتخاب بهتری هم باشد. اگر وجود گیربکس اتوماتیک برای شما مهم نیست، جک S5 یکی از وسوسهبرانگیزترین انتخابهای بازار به شمار میرود. اگر قدرت موتور مناسب، ایمنی قابل توجه و گارانتی طولانی مدت سرنوشت خرید خودرو در این بازار را برای شما رقم میزند، جیلی X7 اتومبیل مورد انتخاب شماست اما با قیمت تمام شده ۱۱۰ میلیون تومان، گرانترین انتخاب در بازار شاسیبلندهای مرز ۱۰۰ میلیون تومانی است. البته نباید از هزینههای جانبی این اتومبیل هم چشمپوشی کرد. بهطوری که در آخرین فراخوان، گیربکس این اتومبیل مجدداً برنامهریزی شد که شکایت بسیاری از مالکانش را به دنبال داشت. لازم به ذکر است که گیربکس ۶ سرعته اتوماتیک X7 به تنهایی ۲۲ میلیون تومان قیمت دارد. اگر فضای داخلی و امکانات رفاهی مناسب مد نظر شماست، باید به سراغ هاوال H6 بروید؛ اتومبیلی که مجهز به ترمزهای ضدقفل، سامانه توزیع الکترونیکی نیروی ترمز و ترمز کمی است و با برخورداری از آپشنهایی از قبیل نمایشگر فشار باد تایر، ایموبلایزر، کروزکنترل، چراغهای اتولایت و سیستم صوتی بلوتوثدار چیزی از رقبای دیگر خود در این بازار کم ندارد و در زمینه کیفیت حرفهای زیادی برای گفتن دارد. رنو کپچر قطعاً وسوسهبرانگیزترین انتخاب در این بازار به شمار میرود. طراحی ظاهری بهروز، امکاناتی از قبیل سیستم کنترل پایداری، سامانه حرکت در سربالایی، ترمزهای ABS و EBD، ۴ ایربگ و... کپچر را مبدل به هیجانانگیزترین اتومبیل تازهوارد میکند. اما مانند هر اتومبیلی، این خودرو هم نقطه ضعفهایی دارد. مهمترین مورد این است که کپچر فضای بسیاری در درون کابین در اختیار مسافرانش قرار نمیدهد و مورد بعدی تک دیفرانسیل بودن آن است. شاید غیرمنطقیترین انتخاب در بازار اتومبیلهای ۱۰۰میلیونی، برلیانس V5 باشد؛ چراکه غیر از ترمزهای ABS، EBD و صندلیهای جلوی برقی امکانات زیادی در اختیار مالکش قرار نمیدهد. ضمن اینکه قیمت ۹۰ میلیونی آن در بازار فعلی در کنار پیشرانه ۱۰۹ اسببخاری آن هیچ توجیه اقتصادی ندارد. شاید تنها نقطه قوت این اتومبیل را پیشرانه ۴A92S میتسوبیشی آن دانست. اگر به دنبال یک خودروی ایدهآل برای یک خانواده ایرانی هستید، رنو داستر بهترین انتخاب این بازار بهشمار میرود. گرچه امکانات زیادی با خرید داستر از آن شما نخواهد شد، اما مهمترین مزیت این اتومبیل بازار دست دوم آن است که کمترین افت قیمت را در میان رقبایش دارد. همانطور که بسیاری از خریداران لوگان (تندر۹۰) برای امکانات و طراحی ظاهری به روز نسبت به خریدش اقدام نمیکنند، داستر هم با توجه به برند خوشنام رنو میتواند به راحتی در این بازار خودنمایی کند. ضمن اینکه باید توجه داشت به لطف سالها حضور رنو مگان، داستر در زمینه قطعات فنی هم با کمبودی مواجه نیست. شاید چینیهای خوشرنگ و لعاب بتوانند در کوتاهمدت گوی سبقت را در فروش از بسیاری از اتومبیلهای اروپایی و حتی کرهای بربایند اما در درازمدت این داستر است که میتواند خودرو قابل اطمینانتری در بازار باشد. این اطمینان به لطف پلتفرم مستحکم رنو نیسان است که مشابه آن را در تندر۹۰های بالای ۱۰۰هزار کیومتر کارکرد هم دیدهایم که بدون هیچ سر و صدایی، محیطی توام با آرامش را در اختیار سرنشینان خود قرار میدهند.